شعر در مورد اسم شراره

شعر در مورد اسم شراره ,شعر نو در باره اسم شراره,شعر درباره اسم شراره,شعر برای اسم شراره,شعری برای اسم شراره,شعر با اسم شراره,شعر درباره اسم شراره,شعر نو در باره اسم شراره,شعر در مورد اسم شراره

شعر در مورد اسم شراره

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم شراره برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ﺑﯿﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﻟﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ می‌کنم

ﻭ ﺩﺭ ﻃﻠﻮﻉ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭﺍﻥ ﺷﺎﻟﯽ ﺷﻨﺎﻭﺭﻡ

ﻭ شراره‌های ﺍﻧﺎﺭ ﺭﺍ شناخته‌ام …

شعر عروس و داماد , شعر در مورد عروس و داماد , شعر درباره عروس و داماد , شعر در وصف عروس و داماد

شعر در مورد اسم شراره

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

نگاه کن

که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود

چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود

شعر خوشبختی , شعر در مورد خوشبختی , شعر درباره خوشبختی , شعر در وصف خوشبختی

شعر نو در باره اسم شراره

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

نگاه کن

تمام هستی ام خراب می شود

شراره ای مرا به کام می کشد

مرا به اوج می برد

مرا به دام می کشد

شعر قهوه , شعر در مورد قهوه , شعر درباره قهوه , شعر در وصف قهوه

شعر درباره اسم شراره

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

نگاه کن

تمام آسمان من پر از شهاب می شود

تو آمدی ز دورها و دورها

ز سرزمین عطرها و نورها

شعر قضاوت , شعر در مورد قضاوت , شعر درباره قضاوت , شعر در وصف قضاوت

شعر برای اسم شراره

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

نشانده ای مرا کنون به زورقی

ز عاجها،ز ابرها، بلورها

مرا ببر امید دلنواز من

ببر به شهر شعر ها و شورها

به راه پر ستاره می کشانی ام

فراتر از ستاره  می نشانی ام

شعر معلم , شعر در مورد معلم , شعر درباره معلم , شعر در وصف معلم

شعری برای اسم شراره

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

نگاه کن

من از ستاره سوختم

لبالب از ستارگان شب شدم

چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل

ستاره چین برکه های شب شدم

شعر دی ماه , شعر در مورد دی ماه , شعر درباره دی ماه , شعر در وصف دی ماه

شعر با اسم شراره

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

چه دور بود پیش از این زمین ما

به این کبود غرفه های آسمان

کنون به گوش من دوباره  می رسد

صدای تو، صدای بال برفی فرشتگان

شعر زمستان , شعر در مورد زمستان , شعر درباره زمستان , شعر در وصف زمستان

شعر درباره اسم شراره

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

نگاه کن

که من کجا رسیده ام

به کهکشان، به بیکران، به جاودان

کنون که آمدیم تا به اوجها

مرا بشوی با شراب موجها

شعر سیزده بدر , شعر در مورد سیزده بدر , شعر درباره سیزده بدر , شعر در وصف سیزده بدر

شعر نو در باره اسم شراره

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

مرا بپیچ در حریر بوسه ات

مرا بخواه در شبان دیر پا

مرا دگر رها مکن

مرا از این ستاره ها جدا مکن

شعر ذات خراب , شعر در مورد ذات خراب , شعر درباره ذات خراب , شعر در وصف ذات خراب

شعر در مورد اسم شراره

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

نگاه کن

که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب می شود 

 شعر رمضان , شعر در مورد رمضان , شعر درباره رمضان , شعر در وصف رمضان

شعر در مورد اسم شراره

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

صراحی سیاه دیدگان من

به لالای گرم تو

لبالب از شراب خواب می شود

به روی گاهواره های شعر من

 شعر جنگ , شعر در مورد جنگ , شعر درباره جنگ , شعر در وصف جنگ

شعر نو در باره اسم شراره

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

نگاه کن

تو می دمی

و آ فتاب می شود…

 شعر قرآن , شعر در مورد قرآن , شعر درباره قرآن , شعر در وصف قرآن

شعر درباره اسم شراره

شعر حرف و عمل , شعر در مورد حرف و عمل , شعر درباره حرف و عمل , شعر در وصف حرف و عمل

خیره در چشمانت که می شوم

بوی خاک آفتاب خورده به مشامم می خورد.

گم می شوم در گندمزار

میان خوشه ها

شعر صبر , شعر در مورد صبر , شعر درباره صبر , شعر در وصف صبر

شعر برای اسم شراره

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

بال به بال شراره های سبز

در بیکران ها به پرواز در می آیم

چشمان تو چون تغییر مداوم ماده

هر روز پاره ای از رازش را می نماید

اما هرگز

تن به تسلیمی تمام نمی دهد

شعر ضامن آهو , شعر در مورد ضامن آهو , شعر درباره ضامن آهو , شعر در وصف ضامن آهو

شعری برای اسم شراره

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شادم که در شرار تو می سوزم

شادم که در خیال تو می گریم

شادم که بعد وصل تو باز اینسان

در عشق بی زوال تو می گریم

شعر نفاق , شعر در مورد نفاق , شعر درباره نفاق , شعر در وصف نفاق

شعر با اسم شراره

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

پنداشتی که چون ز تو بگسستم

دیگر مرا خیال تو در سر نیست

اما چه گویمت که جز این آتش

بر جان من شراره دیگر نیست

شعر کنار هم بودن , شعر در مورد کنار هم بودن , شعر درباره کنار هم بودن , شعر در وصف کنار هم بودن

شعر درباره اسم شراره

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شبها چو در کناره نخلستان

کارون ز رنج خود به خروش آید

فریادهای حسرت من گویی

از موجهای خسته به گوش آید

شعر ضایع شدن , شعر در مورد ضایع شدن , شعر درباره ضایع شدن , شعر در وصف ضایع شدن

شعر نو در باره اسم شراره

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

شب لحظه ای به ساحل او بنشین

تا رنج آشکار مرا بینی

شب لحظه ای به سایه خود بنگر

تا روح بی قرار مرا بینی

شعر راستگویی , شعر در مورد راستگویی , شعر درباره راستگویی , شعر در وصف راستگویی

شعر در مورد اسم شراره

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

من با لبان سرد نسیم صبح

سر می کنم ترانه برای تو

من آن ستاره ام که درخشانم

هر شب در آسمان ِسرای تو

شعر ایران , شعر در مورد ایران , شعر درباره ایران , شعر در وصف ایران

شعر در مورد اسم شراره

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

غم نیست گر کشیده حصاری سخت

بین من و تو پیکر صحراها

من آن کبوترم که به تنهایی

پر می کشم به پهنه دریاها

شعر نوروز , شعر در مورد نوروز , شعر درباره نوروز , شعر در وصف نوروز

شعر نو در باره اسم شراره

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

شادم که همچو شاخه خشکی باز

در شعله های قهر تو می سوزم

گویی هنوز آن تن تبدارم

کز آفتاب شهر تو می سوزم

شعر ظلم و ستم , شعر در مورد ظلم و ستم , شعر درباره ظلم و ستم , شعر در وصف ظلم و ستم

شعر درباره اسم شراره

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

در دل چگونه یاد تو می میرد

یاد تو یاد عشق نخستین است

یاد تو آن خزان دل انگیزی است

کو را هزار جلوه رنگین است

شعر بی وفایی , شعر در مورد بی وفایی , شعر درباره بی وفایی , شعر در وصف بی وفایی

شعر برای اسم شراره

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

بگذار زاهدان سیه دامن

رسوای کوی و انجمنم خوانند

نام مرا به ننگ بیالایند

اینان که آفریده شیطانند

شعر نوزاد پسر , شعر در مورد نوزاد پسر , شعر درباره نوزاد پسر , شعر در وصف نوزاد پسر

شعری برای اسم شراره

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

اما من آن شکوفه اندوهم

کز شاخه های یاد تو می رویم

شبها تو را بگوشه تنهایی

در یاد آشنای تو می جویم

شعر امید , شعر در مورد امید , شعر درباره امید , شعر در وصف امید

شعر با اسم شراره

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

و ما

خواهیم رقصید

خواهیم گریست

تا آن لحظه که

به ترانه ای عاشقانه مبدل شویم

بر لبهای عاشقان

با من یکی شو

من شراره های عشق توام

شعر انتظار , شعر در مورد انتظار , شعر درباره انتظار , شعر در وصف انتظار

شعر درباره اسم شراره

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

دست به دست مدعی شانه به شانه می روی

آه که با رقیب من جانب خانه می روی

بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم

گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی

شعر انتقام , شعر در مورد انتقام , شعر درباره انتقام , شعر در وصف انتقام

شعر نو در باره اسم شراره

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو

بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی

در نگه نیاز من موج امید ها تویی

وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی

شعر اشک ریختن , شعر در مورد اشک ریختن , شعر درباره اشک ریختن , شعر در وصف اشک ریختن

شعر در مورد اسم شراره

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد

تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی

حال که داستان من بهر تو شد فسانه ای

باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی ؟

شعر پنجره , شعر در مورد پنجره , شعر درباره پنجره , شعر در وصف پنجره

شعر در مورد اسم شراره

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

چگونه می شود که سرمای قلب منجمدش

به حرارت بی حدم

اجازه بروز نمی دهد

اما من

بیشتر و بیشتر

در شهدی جوشان گر می گیرم

و حس می کنم شراره هایم

افزوده می شوند و بالا می گیرند

شعر بی اعتنایی , شعر در مورد بی اعتنایی , شعر درباره بی اعتنایی , شعر در وصف بی اعتنایی

شعر نو در باره اسم شراره

شعر ماه آبان , شعر در مورد ماه آبان , شعر درباره ماه آبان , شعر در وصف ماه آبان

من مرغ آتشم

می سوزم از شراره این عشق سرکشم

شعر پیری , شعر در مورد پیری , شعر درباره پیری , شعر در وصف پیری

شعر درباره اسم شراره

شعر ماه آذر , شعر در مورد ماه آذر , شعر درباره ماه آذر , شعر در وصف ماه آذر

چون سوخت پیکرم

چون شعله های سرکش جانم فرو نشست

آنگاه باز از دل خاکستر

بار دگر تولد من

آغاز می شود

و من دوباره زندگیم را

آغاز می کنم

پر باز می کنم

پرواز می کنم

شعر باغ , شعر در مورد باغ , شعر درباره باغ , شعر در وصف باغ

شعر برای اسم شراره

شعر تواضع , شعر در مورد تواضع , شعر درباره تواضع , شعر در وصف تواضع

بی تو ای که در دل منی هنوز

داستان عشق من به ماجرا کشید

بی تو لحظه ها گذشت و روزها گذشت

بی تو کار خنده ها به گریه ها کشید

شعر رویا , شعر در مورد رویا , شعر درباره رویا , شعر در وصف رویا

شعری برای اسم شراره

شعر مو , شعر در مورد مو , شعر درباره مو , شعر در وصف مو

بی تو ، این دلی که با دل تو می تپید

وه که ناله کرد و ناله کرد و ناله کرد

بی تو ، بی تو دست سرنوشت کور من

اشک و خون به جای باده در پیاله کرد

شعر پدر و مادر , شعر در مورد پدر و مادر , شعر درباره پدر و مادر , شعر در وصف پدر و مادر

شعر با اسم شراره

شعر تابستان , شعر در مورد تابستان , شعر درباره تابستان , شعر در وصف تابستان

عمر من شبی سیاه و بی ستاره بود

دیدگان تو ، ستارگان او شدند

لحظه ای ز بام ابرها برآمدند

لحظه ای به کام ابرها فروشدند

شعر غذا , شعر در مورد غذا , شعر درباره غذا , شعر در وصف غذا

شعر درباره اسم شراره

شعر یلدا , شعر در مورد یلدا , شعر درباره یلدا , شعر در وصف یلدا

در فروغ این ستارگان بی دوام

روزگار شادی و غمم فرا رسید

آن ، به جز دمی نماند و این همیشه ماند

این ، همیشه ماند و آن به انتھا رسید

شعر امام حسن , شعر در مورد امام حسن , شعر در وصف امام حسن , شعر درباره امام حسن

شعر نو در باره اسم شراره

شعر اعتماد , شعر در مورد اعتماد , شعر درباره اعتماد , شعر در وصف اعتماد

آسمان حسود بود و چون بخت من

چون ستارگان چشم تو دمید و مرد

بی تو ، از لبان من ترانه ها گریخت

بی تو ، در نگاه من شراره ها فسرد

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

شعر در مورد اسم شراره

شعر روزه , شعر در مورد روزه , شعر درباره روزه , شعر در وصف روزه

آری ای که در منی و با منی مدام

وه که دیگر امید دیدن تو نیست

تو گلی ، گل بھار جاودان من

زین سبب مرا هوای چیدن تو نیست

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

شعر در مورد اسم شراره

شعر سفر , شعر در مورد سفر , شعر درباره سفر , شعر در وصف سفر

شراره می‌کشدم آتش از قلم در دست

بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟

قلم که عود نبود آخر این چه خاصیتی است

که با نوشتن نامت شود معطر دست؟

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

شعر نو در باره اسم شراره

شعر ماه شهریور , شعر در مورد ماه شهریور , شعر درباره ماه شهریور , شعر در وصف ماه شهریور

حدیث حسن تو را نور می برد بر دوش

شکوه نام تو را حور می‌برد بر دست

چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود

و گرنه بود شما را به آب کوثر دست

شعر تلاش و کوشش , شعر در مورد تلاش و کوشش , شعر درباره تلاش و کوشش , شعر در وصف تلاش و کوشش

شعر درباره اسم شراره

شعر طبیعت , شعر در مورد طبیعت , شعر درباره طبیعت , شعر در وصف طبیعت

چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند  :

به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟

برای آن‌که بیفتد به کار یار، گره

طناب شد فلک و دشت سراسر دست

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

شعر برای اسم شراره

شعر ماه تیر , شعر در مورد ماه تیر , شعر درباره ماه تیر , شعر در وصف ماه تیر

چو فتنه موج زد از هر کران و راهش بست

شد اسب، کشتی و آن دشت، بَحر و لنگر دست

برید باد دو دستی که با امید امان

به روز واقعه بردارد از برادر دست

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

شعری برای اسم شراره

شعر امام محمد باقر , شعر در مورد امام محمد باقر , شعر درباره امام محمد باقر , شعر در وصف امام محمد باقر

فرشته گفت: بینداز دست و دوست بگیر

چنین معامله‌ای داده است کم‌تر دست

صنوبری ِ تو و سروی، به دست حاجت نیست

نزیبد آخر بر قامت صنوبر دست

شعر قدر نشناسی , شعر در مورد قدر نشناسی , شعر درباره قدر نشناسی , شعر در وصف قدر نشناسی

شعر با اسم شراره

شعر پدر و دختر, شعر در مورد پدر و دختر, شعر درباره پدر و دختر, شعر در وصف پدر و دختر

چو شیر، طعمه به دندان گرفت و دست افتاد

به حمل طعمه نیاید به کار، دیگر دست

گرفت تا که به دندان، ابوالفضایل مشک

به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

شعر درباره اسم شراره

شعر زن, شعر در مورد زن, شعر درباره زن, شعر در وصف زن

هوای ماندن و بردن به خیمه، آبِ زلال

اگر نداشت، چه اندیشه داشت در سر، دست؟

مگر نیامدنِ دست از خجالت بود

که تر نشد لب اطفال خیل و شد تر، دست

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

شعر نو در باره اسم شراره

شعر توبه , شعر در مورد توبه , شعر در وصف توبه , شعر درباره توبه

به خون چو جعفر طیار بال و پر می‌زد

شنیده بود: شود بال، روز محشر، دست

حکایت تو به ام‌البنین که خواهد گفت

وزین حدیث، چه حالی دهد به مادر دست؟

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

شعر در مورد اسم شراره

شعر زیبایی , شعر در مورد زیبایی , شعر در وصف زیبایی , شعر درباره زیبایی

به همدلی، همه کس دست می‌دهد اول

فدای همت مردی که داد آخر دست

در آن سموم خزان آن‌قدر عجیب نبود

که از وجود گلی چون تو گشت پرپر دست

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعر در مورد اسم شراره

شعر زلف , شعر در مورد زلف , شعر در وصف زلف , شعر درباره زلف

به پای‌بوس تو آیم به سر، به گوشه‌ی چشم

جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست

نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای

نه افتخار زیارت دهد مکرر دست  

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر نو در باره اسم شراره

شعر نامردی , شعر در مورد نامردی , شعر در وصف نامردی , شعر درباره نامردی

به حکم شاه دل ای خواجه، خشت جان بگذار

ز پیک یار چه سرباز می‌زنی هر دست؟

به دوست هر چه دهد، اهل دل نگیرد باز

حریف عشق چنین می‌دهد به دلبر دست

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر درباره اسم شراره

شعر وفاداری , شعر در مورد وفاداری , شعر در وصف وفاداری , شعر درباره وفاداری

کنار امن کجا ، کشتی شکسته کجا

کجا گریزم از اینجا به پای بسته کجا

ز بام و در همه جا سنگ فتنه می بارد

کجا به در برمت ای دل شکسته کجا

شعر نگاه , شعر در مورد نگاه , شعر درباره نگاه , شعر در وصف نگاه

شعر برای اسم شراره

شعر هنر و هنرمند , شعر در مورد هنر و هنرمند , شعر در وصف هنر و هنرمند , شعر درباره هنر و هنرمند

فرو گذاشت دل آن بادبان که می افراشت

خیال بحر کجا این به گل نشسته کجا

چنین که هر قدمی همرهی فروافتاد

به منزلی رسد این کاروان خسته کجا

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

شعری برای اسم شراره

شعر وداع , شعر در مورد وداع , شعر در وصف وداع , شعر درباره وداع

دلا حکایت خاکستر و شراره مپرس

به بادرفته کجا و چو برق جسته کجا

خوش آن زمان که سرم در پناه بال تو بود

کجا بجویمت ای طایر خجسته کجا

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعر با اسم شراره

شعر هجرت , شعر در مورد هجرت , شعر در وصف هجرت , شعر درباره هجرت

چه عیش خوش ز دل پاره پاره می طلبی

نشاط نغمه کجا چنگ زه گسسته کجا

بپرس سایه ز مرغان آشیان بر باد

که می روند ازین باغ دسته دسته کجا

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

شعر درباره اسم شراره

شعر همدلی , شعر در مورد همدلی , شعر در وصف همدلی , شعر درباره همدلی

شادم که در شرار تو میسوزم

شادم که در خیال تو میگریم

شادم که بعد وصل تو باز اینسان

در عشق بی زوال تو می گریم

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر نو در باره اسم شراره

شعر یمن , شعر در مورد یمن , شعر در وصف یمن , شعر درباره یمن

پنداشتی که چون ز تو بگسستم

دیگر مرا خیال تو

در سر نیست

اما چه گویمت که جز این آتش

بر جان من شراره دیگر نیست

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

شعر در مورد اسم شراره

شعر یادگاری , شعر در مورد یادگاری , شعر در وصف یادگاری , شعر درباره یادگاری

شبها چو در کناره نخلستان

کارون ز رنج خود به خروش آید

فریادهای حسرت من گویی

از موجهای خسته به گوش آید

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

شعر در مورد اسم شراره

شعر بهار , شعر در مورد بهار , شعر در وصف بهار , شعر درباره بهار

شب لحظه ای به ساحل او بنشین

تا رنج آشکار مرا بینی

شب لحظه ای به سایه خود بنگر

تا

روح بی قرار مرا بینی

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

شعر نو در باره اسم شراره

شعر راه , شعر در مورد راه , شعر در وصف راه , شعر درباره راه

من با لبان سرد نسیم صبح

سر میکنم ترانه برای تو

من آن ستاره ام که درخشانم

هر شب در آسمان سرای تو

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

شعر درباره اسم شراره

شعر رهایی , شعر در مورد رهایی , شعر در وصف رهایی , شعر درباره رهایی

غم نیست گر کشیده حصاری سخت

بین من و تو پیکر صحراها

من آن کبوترم که به تنهایی

پر میکشم به پهنه دریاها

شعر ورزش , شعر در مورد ورزش , شعر درباره ورزش , شعر در وصف ورزش

شعر برای اسم شراره

شعر ذلت , شعر در مورد ذلت , شعر در وصف ذلت , شعر درباره ذلت

شادم که همچو شاخه خشکی باز

در

شعله های قهر تو میسوزم

گویی هنوز آن تن تبدارم

کز آفتاب شهر تو میسوزم

در دل چگونه یاد تو میمیرد

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعری برای اسم شراره

شعر ساز , شعر در مورد ساز , شعر در وصف ساز , شعر درباره ساز

یاد تو یاد عشق نخستین است

یاد تو آن خزان دل انگیز است

کو را هزار جلوه رنگین است

بگذار زاهدان سیه دامن

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعر با اسم شراره

شعر ذکر , شعر در مورد ذکر , شعر در وصف ذکر , شعر درباره ذکر

رسوای کوی و انجمنم خوانند

نام مرا به ننگ بیالایند

اینان که آفریده شیطانند

اما من آن شکوفه اندوهم

کز شاخه های یاد تو میرویم

شبها ترا بگوشه تنهایی

در یاد آشنای تو می جویم

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

شعر درباره اسم شراره

شعر زمان , شعر در مورد زمان , شعر در وصف زمان , شعر درباره زمان

آه ای زندگی منم که هنوز

با همه پوچی از تو لبریزم

نه به فکرم که رشته پاره کنم

نه بر آنم که از تو بگریزم

شعر چپ دست ها , شعر در مورد چپ دست ها , شعر درباره چپ دست ها , شعر در وصف چپ دست ها

شعر نو در باره اسم شراره

شعر سکوت , شعر در مورد سکوت , شعر در وصف سکوت , شعر درباره سکوت

همه ذرات جسم خاکی من

از تو ای شعر گرم در سوزند

آسمانهای صاف را مانند

که لبالب ز باده ی روزند

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعر در مورد اسم شراره

شعر نماز , شعر در مورد نماز , شعر در وصف نماز , شعر درباره نماز

با هزاران جوانه میخواند

بوته نسترن سرود ترا

هر نسیمی که می وزد در باغ

می رساند به او درود ترا

شعر چاپلوسی , شعر در مورد چاپلوسی , شعر درباره چاپلوسی , شعر در وصف چاپلوسی

شعر در مورد اسم شراره

شعر رنگین کمان , شعر در مورد رنگین کمان , شعر در وصف رنگین کمان , شعر درباره رنگین کمان

من ترا در تو جستجو کردم

نه در آن خوابهای رویایی

در دو دست تو سخت کاویدم

پر شدم پر شدم ز زیبایی

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

شعر نو در باره اسم شراره

شعر ساحل , شعر در مورد ساحل , شعر در وصف ساحل , شعر درباره ساحل

پر شدم از ترانه

های سیاه

پر شدم از ترانه های سپید

از هزاران شراره های نیاز

از هزاران جرقه های امید

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

شعر درباره اسم شراره

شعر اربعین , شعر در مورد اربعین , شعر در وصف اربعین , شعر درباره اربعین

حیف از آن روزها که من با خشم

به تو چون دشمنی نظر کردم

پوچ پنداشتم فریب ترا

ز تو ماندم ترا هدر کردم

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

شعر برای اسم شراره

شعر ضریح امام رضا , شعر در مورد ضریح امام رضا , شعر در وصف ضریح امام رضا , شعر درباره ضریح امام رضا

غافل از آنکه تو به جایی و من

همچو آبی روان که در گذرم

گمشده در

غبار شون زوال

ره تاریک مرگ می سپرم

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعری برای اسم شراره

شعر امام رضا , شعر در مورد امام رضا , شعر در وصف امام رضا , شعر درباره امام رضا

آه ای زندگی من آینه ام

از تو چشمم پر از نگاه شود

ورنه گر مرگ بنگرد در من

روی آینه ام سیاه شود

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعر با اسم شراره

شعر تظاهر , شعر در مورد تظاهر , شعر در وصف تظاهر , شعر درباره تظاهر

شراره ای مرا به کام می کشد

مرا به اوج می برد

مرا به دام میکشد

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر نو در باره اسم شراره

شعر صداقت , شعر در مورد صداقت , شعر در وصف صداقت , شعر درباره صداقت

دشتم فریب خورده ز هر ابر تیره ای

یا چوب خشک سوخته از هر شراره ای

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعر درباره اسم شراره

شعر ضعف , شعر در مورد ضعف , شعر در وصف ضعف , شعر درباره ضعف

از شراره ی نگاهت

 دانستم

 که هرم کلامت را

 از کویر وام گرفته ای

شعر در مورد اسم شراره